به گزارش قدس آنلاین؛ برای رونق سینما یکی از راهکارها این است که باید فیلمهایی توسط سینماگران ساخته شود که برای مردم و مخاطبان دیدن آن فیلم روی پرده سینما جذاب باشد.
فیلمهای در ژانر وحشت، طنز و ژانر خیال میتواند جزو این نوع فیلمها باشد که مخاطب ترجیح میدهد آن را در سینما و در کنار جمع ببیند. البته باید گفت که ما عملا در سینمای ایران ژانر وحشت و خیال نداریم و اگر هم فیلمی در این ژانرها ساخته شده، به هزار و یک دلیل در اکران دچار مشکل شده است و کارگردان آن ترجیح داده که دیگر اثری در این ژانرها تولید نکند.
شاید برای عدم استقبال مخاطبان از سینما باید کمی ریشهای به موضوع نگاه و از زیرساختهای فرهنگی و سینمایی آغاز کرد. اگر بخواهیم با واقعیت روبهرو شویم باید بگوییم که اندک زیرساختی در سینما وجود دارد که آن هم منحصر به شهر تهران و نهایتا چند کلان شهر دیگر است. تعداد کم سالنها، دور بودن سینماها و پردیسهای سینمایی خوب از مرکز شهر و گران بودن خدمات عمومی سالنها و پردیسها مانند پارکینگ از دلایل دیگری است که باعث میشود مخاطبان علاقهای به سینما رفتن آن هم در ساعات آغاز شب که مناسب برای یک تفریح فرهنگی است، نداشته باشند.
از طرف دیگر گرانی بلیت، غذا و تنقلات هم که اظهر من الشمس است و گفتن ندارد که چقدر تهیه همین اقلام گران و برای مخاطبان سینما که اغلب از قشر متوسط جامعه هستند، دست نیافتنی شده است.
با وجود همه این دلایل به عنوان یک مخاطب آیا اصلاً رغبتی برای کسی باقی میماند که به سینما برود؟
همه این مشکلات و معضلات را بگذارید در کنار مشکلاتی همچون شلوغی خیابانها و نبود پارکینگ در سینماها و عدم امنیت و... تا ببینید که چرا وضع سینمای کشور به اینجا رسیده است و با یک سینمای ورشکسته در اکران مواجهیم. در سالهای گذشته هم که کرونا و بیماریهای ویروسی تیر خلاص را به سینمای کشور زد.
بیایید یک بار دیگر معضلات و مشکلات مخاطبان سینما را مرور کنیم؛ زیرساختها، گرانی بلیت، گرانی اقلام جانبی مثل غذا و تنقلات، گرانی و نبود پارکینگ و از همه مهمتر نبود فیلم خوب و جذاب دلایلی برای عدم استقبال مخاطبان از سینما است.
آیا واقعا این حد استقبال از طرف مخاطبان در این سالها جای تقدیر ندارد؟ با یک نگاه گذرا خواهیم فهمید که در این سالها چه بر سر سینمای ایران آمده است و دلیل عدم استقبال را متوجه خواهیم شد. البتّه ناگفته نماند که با این حجم از مشکلات در حوزه فرهنگ و سینما باز هم در برخی اوقات میبینیم که استقبال خوبی از فیلمها اتفاق افتاده و فیلمهای کمدی هرچند سخیف و یا فیلمهای اجتماعی که مردم فکر میکنند حرف دل آنها را میزند مورد توجه و استقبال مخاطبان قرار گرفته است، اما اینها فقط یک جرقه بوده و به سرعت فروکش کرده و نهایتا دو سال یک بار این اتفاق برای یک فیلم افتاده است.
اینها مشکلات سینما و سالنهای سینمایی بود، حال باید نگاهی به مشکلات مدیریتی و حمایتی در سینما داشت. یک نگاه کوچک به بودجه فرهنگی سازمانها و ارگانها نشان میدهد که چقدر تخصیص بودجه در این حوزه دچار مشکل است در صورتی که با همین بودجهها امکان جذب و مدیریت مخاطب در سینما وجود دارد. میتوان با 10 درصد این بودجههای کلان بلیت برای کارکنان هر کدام از ارگانهای دولتی تهیه کرد و یا سانس برای آنها اجاره کرد تا به دیدن فیلم بنشینند و این فرهنگ فیلم دیدن در بین خانوادهها نهادینه شود.
قطعاً میتوان با اندکی درایت و نگاه درست هم سینما را از این فلاکت نجات داد و هم فرهنگ فیلم دیدن در سینما را در جامعه و خانواده ترویج کرد.
باید در این راه تمامی وزارتخانهها و ارگانهای دولتی با بودجه اندک پای کار باشند تا همه انتظارات و توقعات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نباشد که همه این بار را به دوش بکشد.
سازمان سینمایی به دلیل نداشتن بودجه مکفی نتوانستهاست در امر جذب مخاطب و حمایت از سینما موفق باشد و حتی در این سالها کلاً حمایت از سینما به محاق رفتهاست.
باید مسئولان وزارت ارشاد از ارگانهای دیگر کمک بگیرند، اما این بدان معنا نیست که آنها را در تصمیمگیری برای فرهنگ کشور دخیل کنند و به اسم حمایت مالی شاهد جولان ارگانها و افراد هنرناشناس در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشیم. اگر دولت بتواند وزارتخانهها و ارگانهای زیر نظر خود را موظف به حمایت از سینما و حوزه فرهنگ کند، قطعاً میتوان در آینده شاهد فیلمهای بهتر، سالنهای سینمایی بیشتر و فرهنگ بهتری در جامعه برای مخاطبان بود.
نظر شما